گوش دادن؛ نيمه پنهان همکلامي
گوش دادن؛ نيمه پنهان همکلامي
گوش دادن؛ نيمه پنهان همکلامي
حتما تاکنون احساس مثبتي که پس از گفتگو با بعضيها به آدم دست ميدهد، تجربه کردهايد؛ احساسي از آرامش و اميدواري. ممکن است ديگران نيز از گفتگو با شما احساس خودارزشمندي، راحتي و نشاط کنند؛ به ويژه هنگامي که در جايگاهي موثر و صاحبنفوذ قرار داريد. در هر دو حالت، نوعي ارتباط سازنده و مفيد با طرف مقابلتان برقرار ميشود که در نتيجه گوش دادن موثر يا همدلانه اتفاق افتاده. درک افکار و احساسات ديگران نخستين گام براي ارتباط سازنده با آنان است و گوش دادن همدلانه نقطه شروعي براي فهم متقابل و درک بهتر اطرافيان است. گوش سپردن همدلانه شيوهاي است براي حمايت از افرادي که زير فشار رواني قرار دارند زيرا با اين عمل پيامهاي کلامي و غيرکلامي خود را به گوينده منتقل مينماييم، يعني اينکه مشکلات او را درک ميکنيم و ميفهميم که با چه کشمکشهاي فکري و رواني دست به گريبان است.
گوش دادن همدلانه، ايجاد فرصت براي افراد است تا درباره مسايل و ديدگاه هايشان گفتگو کنند و ضمن آشکار کردن احساسات و افکارشان زمينه تخليه هيجاني و آرامش آنان نيز فراهم آيد. به قول گلمن (روانشناس)، گوش دادن موثر مجموعهاي از مهارتها و عادتهايي است که ميتوانيم آنها را ياد بگيريم، به کار بنديم و تقويت کنيم. تلاش براي پيشرفت در گوش دادن همدلانه و موثر ميتواند از ما انساني بسازد که در روابط خانوادگي و اجتماعي خود موفقتر عمل کند و از احترام و مقبوليت بالاتري برخوردار شود. صاحبنظران بر اين باورند که گوش دادن همدلانه يک مهارت قابل يادگيري است که با وجود نقش اساسي آن در ايجاد و تقويت روابط مثبت خانوادگي و اجتماعي، کمتر مورد توجه قرار ميگيرد. ما ساعتها صرف يادگيري مهارتهايي مانند خواندن، نوشتن و سخن گفتن در خانه و مدرسه ميکنيم اما کمتر ياد ميگيريم که چگونه موثر و با همدلي به ديگران گوش بسپاريم و افکار و عواطفشان را به درستي دريابيم. به قول توماس گوردن، گوش دادن همدلانه راهبردي مهم براي مشکلگشايي و حل مساله در زندگي است.
در اوج يک کشمش جدي و هنگامي که دو طرف درگيري در اوج بروز هيجانهاي منفي قرار گرفتهاند باز هم ممکن است با وجود خشم و عصبانيت به سخنان طرف مقابل توجه کنند و واکنش مناسبي از خود نشان دهند. به گفته گلمن (روانشناس)، حتي در بدترين وضع، همسران ميتوانند شنيدههاي خود را آگاهانه و منصفانه ويرايش کنند و يا به عبارت ديگر، بخشهاي منفي، اهانتآميز و نفرتبرانگيز گفتگو را کم رنگ ببينند تا بتوانند پيام اصلي و احتمالا بر حق طرف مقابل را به درستي بشنوند و پاسخ دهند! خوب گوش ندادن به اظهارات ديگران و بيتوجهي به احساساتشان زمينههاي پرخاشگري و خشونت را در آنان تقويت ميکند زيرا احساس ميکنند که شما حقوق آنان را ناديده ميگيريد و تحقيرشان ميکنيد.هنگامي که يکي از طرفين سخنان شکايتآميزي را مطرح ميکند، طرف مقابل بايد سعي کند که نه تنها افکار وي را درک کند؛ بلکه احساسات همراه آن را نيز به درستي دريابد. به اين ترتيب، گلهگذاريهاي عادي کمتر به نزاعها و خشونتهاي خانوادگي و عواقب خطرآفرين ناشي از آنها تبديل ميشود.
منبع:http://www.salamat.com
/ج
گوش دادن همدلانه، ايجاد فرصت براي افراد است تا درباره مسايل و ديدگاه هايشان گفتگو کنند و ضمن آشکار کردن احساسات و افکارشان زمينه تخليه هيجاني و آرامش آنان نيز فراهم آيد. به قول گلمن (روانشناس)، گوش دادن موثر مجموعهاي از مهارتها و عادتهايي است که ميتوانيم آنها را ياد بگيريم، به کار بنديم و تقويت کنيم. تلاش براي پيشرفت در گوش دادن همدلانه و موثر ميتواند از ما انساني بسازد که در روابط خانوادگي و اجتماعي خود موفقتر عمل کند و از احترام و مقبوليت بالاتري برخوردار شود. صاحبنظران بر اين باورند که گوش دادن همدلانه يک مهارت قابل يادگيري است که با وجود نقش اساسي آن در ايجاد و تقويت روابط مثبت خانوادگي و اجتماعي، کمتر مورد توجه قرار ميگيرد. ما ساعتها صرف يادگيري مهارتهايي مانند خواندن، نوشتن و سخن گفتن در خانه و مدرسه ميکنيم اما کمتر ياد ميگيريم که چگونه موثر و با همدلي به ديگران گوش بسپاريم و افکار و عواطفشان را به درستي دريابيم. به قول توماس گوردن، گوش دادن همدلانه راهبردي مهم براي مشکلگشايي و حل مساله در زندگي است.
در اوج يک کشمش جدي و هنگامي که دو طرف درگيري در اوج بروز هيجانهاي منفي قرار گرفتهاند باز هم ممکن است با وجود خشم و عصبانيت به سخنان طرف مقابل توجه کنند و واکنش مناسبي از خود نشان دهند. به گفته گلمن (روانشناس)، حتي در بدترين وضع، همسران ميتوانند شنيدههاي خود را آگاهانه و منصفانه ويرايش کنند و يا به عبارت ديگر، بخشهاي منفي، اهانتآميز و نفرتبرانگيز گفتگو را کم رنگ ببينند تا بتوانند پيام اصلي و احتمالا بر حق طرف مقابل را به درستي بشنوند و پاسخ دهند! خوب گوش ندادن به اظهارات ديگران و بيتوجهي به احساساتشان زمينههاي پرخاشگري و خشونت را در آنان تقويت ميکند زيرا احساس ميکنند که شما حقوق آنان را ناديده ميگيريد و تحقيرشان ميکنيد.هنگامي که يکي از طرفين سخنان شکايتآميزي را مطرح ميکند، طرف مقابل بايد سعي کند که نه تنها افکار وي را درک کند؛ بلکه احساسات همراه آن را نيز به درستي دريابد. به اين ترتيب، گلهگذاريهاي عادي کمتر به نزاعها و خشونتهاي خانوادگي و عواقب خطرآفرين ناشي از آنها تبديل ميشود.
منبع:http://www.salamat.com
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}